آیا هنرمند بودن تنها درآوردن اطوار های عجیب و گاهی لوس است؟ آیا هنرمند کسی است که تنها لباسهایش با بقیه فرق میکند؟ آیا هنرمند کسی است که موهای ژولیدهای دارد؟ پاسخ شما به این پرسشها چیست؟ حدس میزنم یک نه بلند! هنرمند جدا از همه این اطوار عجیب و گاهی مضحک کسی است که به جهان به گونه دیگری نگاه میکند. او درک ما را از هستی افزایش داده و نگاه بشریت را به زندگی عمیقتر میکند. هنرمند چه سینماگر باشد، چه شاعر و چه نقاش دریچهای جدید را به فهم انسان و هستی باز کرده و به زندگی نور میتاباند. شاید کمی شاعرانه باشد اما هنر چیزی فراتر از زندگی حیوانی انسان -خورد و خواب- است. معمولاً جوامعی که نیازهای اولیه خود را رفع کردند به هنر روی میآورند؛ عدم توجه جامعهای به این مقوله نشان از انحطاط آن جامعه دارد. حال شاید در ذهن شما پرسشی باشد با این صورت که چگونه میتوان هنرمند شد. پیش تر از پاسخ دادن به این پرسش باید مشخص کرد که اصلاً هنر چیست و به چه کسی میتوان هنرمند گفت. البته ما هم اذعان میکنیم که در طول تاریخ فیلسوفان و نظریهپردازان هنر تعاریف بسیار متنوعی را برای هنر و به تبع هنرمند بیان کردهاند. بررسی هر یک از این نظریهها نیاز به کتاب یا کتابهایی جداگانه دارد و صد البته که نمیتوان این حجم از اطلاعات سترگ و ثقیل را در مقالهای با این حجم جای داد. باری به عنوان نگارنده با علم به این موضوع تلاش کردهم تا تنها به بررسی ایده جهان شمولتر بپردازم. همراه باشید.
هنر چیست و هنرمند کیست؟
برای آنکه بدانیم چگونه میتوان هنرمند شد ابتدا باید بدانیم که هنر چیست. هنر تاریخی به طول تاریخ تمدن انسان دارد. به طور خلاصه انسان تنها و تنها زمانی دست به سمت هنر برد که به آرامشی حداقلی دست یافت. هنر روشی بود برای فراتر رفتن از زندگی سطحی و ارتباط با خدایان.
امروزه عامه مردم تعریف دیگری را برای همر قائلاند. از دید آنها هنر محرکهایی حسی است که به صورت مستقیم بر احساسات انسان تأثیر میگذارد. البته نباید وارد دوگانه موهوم هنر – دانش و احساس – اندیشه شد. بسیاری از هنرها از طریق دریچه احساس انسان را وادار به اندیشیدن میکنند.
حال با توجه به تعریف فوق هنرمند کسی است که بتواند با تولید آثاری سمعی مانند موسیقی، بصری مانند نقاشی یا مجسمه و یا تلفیقی مانند سینما و شعر به احساسات مخاطب اثر بگذارد. بنا به تعریف ذکر شده هر چه تأثیر بیشتر باشد، ننرمند موفقتر بوده است.
چگونه میتوان هنرمند شد؟
پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان هنرمند شد بسیار پیچیده است. برخی باور دارند که هنرمند بودن چیزی ارثی است و در خون بعضیها وجود دارد و در بعضیها نه! البته نمیتوان تأثیر انباشتههای ژنتیکی را کتمان کرد اما باید در نظر گرفت که فارغ از استعداد، همه میتوانند با کوشش بسیار هنرمند شوند. برای سهولت پاسخ پرسش چگونه میتوان هنرمند شد را به بخش تقسیم کردهایم.
انتخاب عنوان هنر و مطالعه بسیار زیاد آثار پیشین
یکی از اصلیترین پاسخها به پرسش چگونگی هنرمند شدن این است که پس از انتخاب هنر مورد علاقه، به مطالعه جدی آثار پیشینیان بپردازید. برای مثال اگر میخواهید شاعر شوید باید ساعات زیادی در روز را صرف مطالعه اشعار گذشته کنید. اگر میخواهید کارگردان شوید باید به صورت جدی فیلمها را یکی پس از دیگری ببینید. اگر میخواهید نقاش شوید باید به صورت کاملاً متمرکز نقاشیهای تاریخ هنر را بررسی کنید.
تحلیل آثار هنری
باید توجه کرد که برای هنرمند شدن نباید به مشاهده منفک بسنده کرد. باید علاوه بر مشاهده به تحلیل آثار نیز پرداخت. میتوانید به مطالعه تحلیل یا نقدهای منتقدان حوزه هنری خود شروع کرده و رفته رفته خودتان نیز نقد و تحلیل بنویسید. به شدت پیشنهاد میکنم که برای موفقیت در این بخش چند زبان مختلف به خصوص انگلیسی، فرانسوی و عربی را بیآموزید.
تمرین و تمرین و تمرین
این قسمت مهمترین بخش از پاسخ سوال چگونه میتوان هنرمند شد است. باید و باید ساعات بسیاری را صرف تمرین خلق اثر هنری کنید تا بتوانید روزی به هنرمند بدل شوید. بدون این بخش، دو بخش دیگر شما را منتقد هنر میکند، نه خالق آن.
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به این پرسش که چگونه میتوان هنرمند شد پاسخ داده شود. در ابتدا به معرفی هنر و هنرمند پرداختیم و در ادامه گفتیم که برای هنرمند شدن باید آثار هنری بسیار زیادی را مطالعه و سپس تحلیل کرد و در ضمن این کار به تمرین فراوان دست زد. امیدوارم که این مقاله برایتان مفید بوده باشد.
ثبت ديدگاه