به باور بسیاری مونتاژ عنصری‌ست که به سینما تشخص می‌دهد. تقریباً می‌توان هر عنصر فرمی دیگر را در سایر شاخه‌های هنری یافت. برای مثال میزانسن در تئاتر است و یا روایت و داستان در ادبیات. باری شناخت مونتاژ از مهم‌ترین گام‌های شناخت سینماست. در این مقاله قصد شده ابتدا به معرفی مونتاژ پرداخته، انواع آن را بیان کرده و در نهایت کارکردهای بلاغی آن را تبیین کند.

مونتاژ چیست؟

به اعتقاد بوردول تدوین را باید هم‌آرایی یک نما با نمای بعد تعریف کرد. تعاریف متنوعی برای تدوین وجود دارد که به ذکر برخی از آن‌ها می‌پردازیم. کولشوف معتقد است که یک نما در ذات خود خنثاست و تنها زمانی معنا به دست می‌آورد که با نمای دیگری پیوند بخورد. از دید او مونتاژ یعنی هنر خلق معنا با به کارگیری دو نمای متفاوت. آیزنشتان معتقد است برش شیوه‌ای‌ست برای قابل رؤیت کردن ارتباط دو نما. در واقع مونتاژ بازتاب ذهنی مفهومی است که از مجاورت دو نما حاصل می‌شود. پودوفکین می‌گوید مونتاژ هنر ایجاد ارتباط میان تصاویر است به صورتی که مخاطب را به اندیشه یا تفسیری فکری وادارد. 

آیزنشتان

آیزنشتان معتقد است برش شیوه‌ای‌ست برای قابل رؤیت کردن ارتباط دو نما.

 

انواع مونتاژ

به طور کلی مونتاژ را می‌توان به دو نوع تداومی و غیرتداومی تقسیم کرد. به مونتاژ تداومی مونتاژ تجاری نیز می‌گویند. در مونتاژ تداومی تنها هدف بیان روانِ داستان است. اصطلاحاً تدوینگر تداومی کسی‌ست که اصلاً به چشم نیاید! تکنیک‌های این نوع تدوین به گونه‌ای‌ست که مخاطب متوجه برش نما نشود. به عبارت دیگر مفهوم تداوم در فیلم‌سازی یعنی عبور هموار و طبیعی از ابتدا به میانه و انتهای فیلم به طوری که گذر از نما به نمای بعدی یک‌دست باشد. هدف خلق این احساس در مخاطب است که گرچه نماهای جداگانه‌ای می‌بیند، اما اثر در کل شامل اجزایی بدون وقفه و تسلسل است.

در آن سو مونتاژ غیرتداومی وجود دارد که به آن مونتاژ روسی نیز گفته می‌شود. این مونتاژ به عمد تداوم را می‌شکند و قصد دارد مخاطب را به استنباطی برساند. حالت ایده آل این تدوین آن است که از کنار هم قرار گرفتن نماها مخاطب متوجه معنایی شود که در هیچ یک از آن نماها نبوده است. نظریه‌پردازان این نوع تدوین کولشوف و آیزنشتاین بودند.

 

آرایه‌های بیانی در مونتاژ

تصور می‌شود که صرفاً مونتاژغیرتداومی می‌تواند بستری برای صنایع بدیعی و بیانی فراهم می‌کند. البته که مونتاژ روسی امکان قدرتمندی برای این موارد است امّآ نمی‌توان از امکانات تدوین تداومی نیز چشم پوشاند. برای نمونه تکنیک برش انطباقی در تدوین تداومی قادر به بیانِ تشبیه است.

 

برش انطباقی

برش انطباقی، همان‌طور که از نامش پیداست پیش از همه چیز به منزله نوعی تداوم و پیوستار در نظر گرفته می‌شود. این نوع برش بدون آن که عدم تداوم اساسی ناشی از تغییر نما را حذف کند یا بدون آن که سعی کند این عدم تداوم را فراموش کند، آن را نسبت به تداوم نشانه‌شناختی در درجه دوم اهمیت قرار می‌دهد. این نوع مخاطب را از بلوکی زمانی-مکانی به بلوکی دیگر می‌برد؛ با این حال با ایجاد رابطه بین دو نما آن‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند.

برای مثال تصور کنید که دوربین به چشم بازیگری نزدیک شود و زمانی که به نمای درشت چشم رسید، گردی سیاهی را دست‌مایه قرار داده بر روی زرده نیمرویی که آن ‌سوی صحنه در حال پختن است برود. بعد از چند لحظه شاهد ترکیدن زرده خواهیم بود. این دو نما در عین حفظ تداوم حامل تشبیهی‌اند که در خود کنایه نیز دارد. تشبیه میان چشم و زرده نیمرو صورت گرفته و کنایه ترکیدن زرده است که می‌توان آن را به معنای خشمِ فرد نیز تأویل کرد.

 

سوپرایمپوز

از دیگر روش‌هایی که در تدوین روایی می‌توان برای بیان عناصر بیانی استفاده کرد سوپرایمپوز است. در این روش دو فریم چنان بر روی یک‌دیگر قرار می‌گیرند که هر دو دیده شوند. فرض کنید با روش سوپرایمپوز اَبَرتصویری ایجاد شود که حاصلِ تصویرِ حرکت کارگران به سمت کارخانه و تصویر حرکت گله‌ای گوسفندان باشد. درواقع می‌توان سوپرایمپوز را در نقش ادات تشبیه دانست.

فریمی سوپرایمپوز

فریمی سوپرایمپوز

 

تدوین غیرتداومی

در مورد تدوین غیرتداومی باید گفت که می‌توان از طریق آن به تمامی صنایع بیانی دست یافت. برای مثال می‌توان از روی نمای فردی مستقیماً به روی تصویر گاوی کات زد. به واسطه کات‌های متوالی بر روی شیئی می‌توان آن را تبدیل به نماد کرد. از عناصر بدیعی که می‌توان به وسیله تدوین بدان دست‌یافت می‌توان به صاناعات روش تکرار، روش تشبیه، روش تناسب و روش ترتیب کلام اشاره کرد.

 

جمع‌بندی

‌مونتاژ از عناصر اساسی سینماست. بسیاری اعتقاد دارند که آن چه به سینما هویت می‌بخشد تدوین است زیرا که در سایر شاخه‌های هنری نیست و فقط مختص به این شاخه هنری‌ست. در این مقاله به بررسی مونتاژ، انواع و قدرت بیانی آن اشاره کردیم. امیدوارم که این مقاله برای‌تان سودمند بوده باشد.