در اين مقاله قصد داريم نگاهی كلی و گذرا به فلسفه سينمای وودی آلن، كارگردان بی بديل و مشهور هاليوود داشته باشيم. وودی آلن با نام اصلی استوارت كونيبرگ يك كارگردان، كمدين و نويسنده يهودی است كه در سال 1935 در نيويورك سيتی آمريكا متولد شد. وودی آلن به دليل مردودی های پی در پی و عدم توانايی در پاس كردن دروس از دانشگاه اخراج شد و بدون هيچ تخصص آكادميكی وارد عرصه سينما شد. ناگفته نماند وودی آلن علاوه بر سينما در موسيقی هم عملكرد بسيار مناسبی داشته و آلبوم های متعددی‌ منتشر كرده است. در خصوص كار نويسندگی بايد گفت فعاليت او در اين حوزه صرفا به نوشتن فيلنامه محدود نمی شود بلكه سابقه نوشتن يادداشت در چندين روزنامه طنز را دارد. علاوه بر اين، وودی آلن به تاليف كتاب نيز پرداخته است. در عرصه بازيگری هم توانسته عملكرد درخشانی از خود ارائه دهد و نظر منتقدان را جلب كند.

در خصوص شخصيت و نوع رفتارها بايد گفت، وودی آلن شخصيتی طنز و در عين حال عصبی دارد که اين دوگانه متضاد، باعث محبوبيت بيشتر او شده است. جالب است بدانيد كه وودی آلن تا كنون 19 بار نامزد جايزه اسكار در بخش های مختلف شده است. علاوه بر اين او را بايد يكی از بهترين فيلم نامه نويس‌های غير اقتباسی دانست كه توانسته طی 3 سال بيش از 40 فيلم را كارگردانی و توليد كند.

 

بهترين فيلم های وودی آلن

در خصوص انتخاب بهترين آثار وودی آلن نظرات و بحث های بسيار متعددی مطرح است و اشخصاص بر اساس نوع سليقه و رويكردهای خود به انتخاب آثار می‌پردازند اما در اين بين آثاری وجود دارد كه بخش زيادی از منتقدان و بينندگان نگاه ويژه ای نسبت به آنها دارند مثل آنی هال، صحنه های داخلی منهتن، خاطرات آكليلی، امتياز نهايی، آليس، ويكی كريستينا بارسلونا، گلوله ها بر فراز برادوی، آفروديت قدرتمند و شالوده شكن.

وودی آلن

وودی آلن

فلسفه سينمای وودی آلن  

مفاهيمی كه آلن در آثار خود به آنها می پرازد مواردی نظير تنهايی و نبود معنا می باشد. در واقع آلن با استفاده از طنز، عدم معنا در جهان فعلی را به نمايش می گذارد. سوژه طنز او تنهايی انسان بين انسان های ديگر است به طوری كه در آثار او خلا، همه فضای زندگی شخصيت اصلی فيلم و قصه را فرا می گيرد. به جرات می توان گفت تنهایی و بی معنايی، مفاهيم و فلسفه اصلی آثار اوست.

مهم ترين مولفه آثار او تلفيق عناصر طنز و جدی به طور كاملا هوشمندانه و جذاب برای مخاطب است. اين روند در فيلمسازی باعث شده تا مخاطب علاوه بر خنديدن، به حقايق تلخ دنيای معاصر هم بيانديشد و با نگاهی نقادانه روند زندگی را مورد بررسی قرار دهد.

از نظر وودی آلن شناخت، مساوی با ترس بوده و او معتقد است هر چقدر بيشتر بشناسيم، ترس های بيشتری هم خواهيم داشت. اين ديدگاه در مقابل ديدگاه افرادی است كه ترس را ناشی از عدم شناخت می دانند. به نوعی بر اين اساس بدون شناخت ترسی هم وجود ندارد.

به طور كلی بايد گفت وودی آلن در آثار خود بخشی از مهم ترين چالش های فلسفی دنيای مدرن از جمله عدم معنا، عشق، خدا، مرگ و… را با زبان طنز هدف قرار می دهد و به تفقد اين مفاهيم می پردازد.

فلسفه وودی آلن كاملا در كارهای سينمايی و تاليفات او مشهود است و بايد گفت فلسفه بخش مهمی از آثار اوست. به طوری كه ديدن برخی از آثار از جمله آنی هال را به مثابه خواندن فلسفه می دانند. ناگفته نماند در خصوص رابطه آلن با فلسفه و ديدگاه های او، كتابی به چاپ رسيده تحت عنوان وودی آلن و فلسفه كه در اين كتاب تلاش شده تا پارادايم های فلسفی وودی آلن تشريح و بررسی شوند.

در دنيای امروز كه بخش زيادی از آثار طنز، پرداختن به مواردی است كه صرفا به منظور گرفتن خنده از مخاطب طراحی و توليد می‌شود و اساسا هيچ ذهنيتی را در مخاطب ايجاد نمی كند، وودی آلن با ساخت آثار متعدد كه علاوه بر خنده‌ی مخاطب سعی در به فكر فرو بردن او داشته و با درك درست از مفهوم طنز، چالش ها، تلخی ها و سياهی های امروز جوامع بشری را به تصوير كشيده است.  

 

https://www.britannica.com/biography/Woody-Allen

پانيذ