فلسفه بازيگری- تا حالا به اين موضوع فكر كرده ايد كه بازيگری اصلا چيست و چرا افراد ميل به بازيگر شدن دارند؟ سينما هنری است كه حدود 120 سال قدمت دارد و به نسبت ساير هنرها از جمله موسيقی كه هزاران سال تاريخچه دارد، هنری نوپا محسوب می شود اما در همين مدت توانسته جايگاه خود را به عنوان يكی از هنرهای اصلی در هر جامعه ای تثبيت كند. به جرات می توان گفت در بيشتر كشورهای دنيا سينما يكی از هنرهای مهم و اصلی محسوب می شود و جز هنرهايی است كه بيشترين مخاطب را دارد. فرض كنيد در يك جامعه فيلم و سينمايی وجود نداشته باشد؟ در دنيای امروز تصور چنين جامعه‌ای غيرممكن است. در دنيای امروز سينما يك ابزار قدرت است به طوری كه با پيدايش آن بعد نرم قدرت اهميت بسيار ويژه ای پيدا كرد. در اين بين بايد گفت بازيگر ركن اصلی اين ابزار قدرت و هنر بسيار پرطرفدار محسوب می شود به نوعی كه بدون وجود بازيگران سينما معنی ندارد؛ در اين جا اين پرسش پيش می آيد كه بازيگری به چه معناست؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت بازيگری در واقع يك هنر است كه بازيگر در آن با استفاده از تاكتيك ها، تكنيكك ها، حالات روحی، احساس و… اقدام به باز آفرينی يك شخصيت می كند.

در ابتدای تعريف بيان شد كه بازيگری يك هنر است اما متاسفانه بيشتر افراد اصلا اين موضوع را در نظر نمی گيرند كه این يك هنر است و نياز به مهارت ها و شرايط خاصی دارد. در واقع اكثر افراد به بازيگری به عنوان ابزاری برای رسيدن به شهرت و ثروت می نگرند كه در اين بين برخی از افرادی كه چنين نگرشی دارند موفق به ورود به اين عرصه می شوند. در نهايت چيزی كه اتفاق می افتد بازی در فيلم برای رسيدن به درآمد بيشتر و شهرت است و ارزش‌هايی نظير توليد آثار هنری فاخر كمترين اهميتی ندارد.

فلسفه بازيگری

فلسفه بازيگری

موضوعی كه در اينجا مطرح می‌شود اين است كه با توجه به سختی های بازيگری، ورود به آن و تحمل آن شرايط برای رسيدن به اين لذت های زودگذر منطقی است؟ قطعا پاسخ عده ای بله است كه وارد اين عرصه شده اند. نبايد اين نكته را فراموش كرد كه در سينما با مخاطب مواجه هستيم و در صورتی كه نتوانيم فيلمی با كيفيت مطلوب ارائه دهيم قطعا جايگاهی در اين عرصه نخواهيم داشت. شرايط نه چندان مطلوب سينمای امروز گويای همين مسئله است، متاسفانه امروز با سيل هنرمندانی مواجه ايم كه هدف از فعاليت در سينما را صرفا مادی می دانند در نتیجه اين موضوع باعث شده اقبال عمومی نسبت به سينماها كاهش يابد. اين شرايط در حالی است كه فيلم های خارجی امكان اكران در سينما را ندارند و از طرفی گزينه های جامعه برای اوقات فراغت بسيار محدود است. در نظر بگيريد اگر فيلم های روز خارجی در سينماها اكران ميشد و از طرفی جامعه برای اوقات فراغت گزينه های متعددی در اختيار داشت، قطعا اين موضوع وضعيت فيلم های ايرانی را بيشتر در معرض تهديد قرار می گرفت.

همان طور كه قبلا گفته شد بازيگری يك هنر است و هر هنری نيازمند به ذوق، استعداد و مهارت های خاص خود است. هر فردی كه وارد اين عرصه می‌شود، در وهله اول بايد عشق به بازيگری و ادبيات داشته و سپس مهارت های مختلفی از جمله بيان، به خاطر سپاری، خلاقيت، كار تيمی خوب، شرايط بدنی مناسب، تحرك و… را دارا باشد. علاوه بر اين هدف از بازيگری بايد اعتلا و ارتقای فكری و فرهنگی جامعه باشد نه رسيدن به شهرت و سودهای مادی. اگر دقيق به موضوع نگاه كنيم خواهيم ديد كه بازيگران رسالت بزرگی را بر عهده دارند به طوری كه امروزه با مشكلات فراوان فكری، اجتماعی و فرهنگی در جامعه مواجه هستيم كه بايد به سرعت علاج شوند. در رفع اين مشكلات بازيگران نقش بسيار مهم و پررنگی را دارند و تقريبا يكی از اصلی ترين نيروها برای حل اين مسائل محسوب می شوند. بنابر اين لازم است با اصلاح نگاه نسبت به سينما و بازيگری به عنوان ابزاری برای پولسازی به اين بلوغ برسيم كه سينما و بازيگران عواملی هستن كه می توانند در درمان بخش زيادی از دردهای جامعه موثر باشند.

برای مطالعه بيشتر می توانيد به اين لينك مراجعه كنيد

پانيذ