اگر در جمعی بگویید که فلان فیلم را دیدهاید احتمالاً با دو نوع واکنش مواجه خواهید شد.؛ یکی این که مشتاقانه بپرسند داستانش چه بود و یا این که دستشان را بر روی گوششان بگذارند و بگویند داستانش را اسپویل نکن! در هر دو صورت این داستان است که مورد توجه سایرین قرار میگیرد! به غیر از معدود پژوهشگران سینما، بعید است کسی بپرسد که دکوپاژ فیلم چگونه بود یا بر سرتان فریاد بزند که میزانسنش را اسپویل نکن! باری داستان چیست که افراد به دنبال آنند؟ در مرحله اول، پیش از ورود به بحث باید عنصر برسازنده داستان را شناخت. روایت سینمایی، عنصریست که داستانی سینمایی میسازد. در این مقاله قصد داریم علاوه بر پرداخت به چیستی روایت سینمایی و داستان، به آرایههایی که میتوان به فیلم افزود اشاره کنیم.
روایت سینمایی چیست؟
روایت به زبان ساده عبارت است از بازنمایی یک رخداد یا مجموعه رخدادها. اکثر قریب به اتفاق پژوهشگران پذیرفتهاند که حداقل باید یک رخداد وجود داشته باشد اما پژوهشگرانی مانند بارت و ریمون کِنان معتقدند دستکم باید دو رخداد متوالی موجود باشد. بوردول اعتقاد دارد بین این دو روایت باید رابطه علی معلولی نیز باشد. از دید او نوعاً روایت سینمایی با یک موقعیت آغاز میشود؛ براساس یک الگوی علت و معلولی، تحولاتی حاصل میشود؛ در پایان نیز موقعیت جدیدی حاصل میشود که پایانبخش روایت است.
ذهن انسان اساساً روایتساز است؛ به گونهای که درک ما از هستی به وسیله روایتها شکل میگیرد. به عنوان مثال فرض کنید که در از خیابان جیغ زنی را بشنوید؛ چه در ذهنتان شکل میگیرد؟ به سرعت روایتی برای توجیه این صدا خواهید ساخت. احتمالاً با خود بگویید که حتماً کیف بنده خدا را زدهاند! نوع این روایتی که میسازید به بافت فرهنگی و جغرافیایی که در آن ساکنید مربوط است؛ مثلاً اگر فردی که در کشوری که در آن بچه دزدی شایع است همین جیغ را میشنوید با خود فکر میکرد که احتمالاً بچه زن را دزدیدند! باری همین ویژگی ما را به روایت سینمایی علاقهمند کرده.
داستان چگونه ساخته میشود؟
در سینما و ادبیات مجموعه روایاتی که توسط بیننده دیده -یا تنها استنباط شوند- داستان را میسازد. داستان در فضا و زمان رخ میدهد. آغازی دارد، میانهای و پایانی. بنابر این تمام صناعات ادبی که مربوط به آغاز یا پایان اثر است از جمله براعت استهلال و حسن ختام را میتوان در آن دید.
از سوی دیگر در داستان دیالوگهایی میان افراد رد و بدل میشود. این دیالوگها به دلیل ویژگی صوتی خود میتوانند فضایی برای بروز تمامی صنابع بدیع لفظی از جمله سجع، جناس، تصدیر، تکرار و… باشند. بدیع معنوی نیز هم. دیالوگ میتواند در خود ایهام داشته باشد، اسلوب حکیم و، استتباع، سوال و جواب، دلیل کس، حسن تعلیل، تجرید، هزل و مطایبه در دیالوگ سینمایی بسیار رایج است.
از طرفی داستان بنا به ذات خود میتواند محل بروز بسیاری از انواع بیانی شود. کل داستان میتواند تمثیلی باشد یا کنایی. تشبیه تمثیلی است که وجه شبه آن مرکب باشد. در تشبیه تمثیل مشبهبه جنبه مثل یا حکایت دارد. در این نوع تشبیه مشبه امری معقول و مرکب است که برای تقریر یا اثبات آن مشبهبهی مرکب و محسوس ذکر میشود.
اینجا باید به این نکته اشاره شود که استعاره تهکمیه در فیلم و انیمیشنهای فانتزی در قالب کاراکترها بروز مییابد. داستان در حالت کلی نیز میتواند تلمیح نیز داشته باشد. باید توجه داشت که برخی از انواع ادبی که در داستان سینمایی بروز پیدا میکند مانند پارودی نیز برپایه تشبیه است.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی روایت سینمایی و داستان پرداختیم. گفتیم که روایت از ویژگیهای اساسی قوه فاهمه انسان است و اساساً فهم و درک بدون روایت امکان ندارد. در ادامه به داستان پرداخته و صناعاتی که در آن توان بروز دارند را مشخص کردیم. امیدوارم این مقاله برایتان مفید بوده باشد.
ثبت ديدگاه