کارگردان مغز متفکر گروه فیلمبرداری است. اوست که متن فیلمنامه را با تخیل خود تصویر میکند و با کمک سایر عوامل آن را جلوی دوربین می‌سازد. در گذشته نه چندان دور فیلم را تنها هنر او می‌دانستند و سایر عوامل را تنها ابزاری در دست وی می‌دیدند؛ اما امروزه این طرز تفکر از بین رفته و به تمامی اعضا و حرفه ای تولید فیلم به چشم یک هنرمند و کسی که می‌تواند در سرنوشت نهایی فیلم دخیل باشد نگاه می‌کنند. البته باز هم نمی توان نقش بسیار پررنگ کارگردان را فراموش کرد. شاید اگر بخواهیم عادلانه به قضیه نگاه کنیم او نسبت به باقی عوامل حداقل در وجه هنری فیلم سهمی پررنگ‌تر دارد. از این رو روش ارتباط و شناخت کارگردان برای تمامی اعضای فیلم ضروری است. ما در این مقاله قصد داریم که ابتدا به معرفی حرفه کارگردانی بپردازیم، سپس وظایف وی را شرح داده و در نهایت رابطه کارگردان با بازیگر را توضیح دهیم. با ما همراه باشید.
کارگردان کیست؟
به زبانی بسیار ساده اگر بخواهیم عوامل تولید فیلم را به یک بدن تشبیه کنیم کارگردان نقش مغز بدن را ایفا می کند و سایر اندام ها را برای نیل به هدف خاص به حرکت در می‌آورد. اوست که باید در ابتدا فیلم نامه را خوانده درک کند و در صورت تمایل آن را به زبان تصویر ترجمه کند. مگر در شرایط خاص عمدتاً تمام اعضای تولیدی فیلم را کارگردان انتخاب میکند و در صورت نیاز توانایی اخراج عوامل را نیز دارد.
وودی آلن، کارگردان بزرگ
وظایف کارگردان
وظایف کارگردان محدوده بسیار زیادی از امور را تشکیل می‌دهد. این وظیفه از پیش تولید شروع شده و تا آخرین لحظه پس تولید ادامه دارد. نخستین وظیفه او در مواجهه با فیلمنامه است. او باید فیلمنامه را خوانده و نظرات خود را ارائه کند. در ادامه با مطالعه چند باره نسخه نهایی تک تک صحنه ها و دیالوگ ها را فهمیده در ذهن خود داشته باشد.
مرحله بعدی انتخاب عوامل تولید است. او با کمک مدیر تولید عوامل را انتخاب کرده و با آن ها در مورد نوع کار صحبت می کند. در حین این قضیه او به همراه مدیر تولید و تهیه کننده و در مواردی خاص فیلمبردار از لوکیشن‌های موجود بازدید کرده و لوکیشن مناسب خود را انتخاب میکند. کار دیگر کارگردان در مرحله پیش تولید گرفتن تست از بازیگران است. وقتی که لیست عوامل به ویژه بازیگران تکمیل شد او باید جلسات تمرین را برگزار و مدیریت کرده تا تمامی عوامل به ویژه بازیگران با نقش خود و نوع بازی مورد نظر کارگردان آشنا شوند. هر چقدر که این تمرین ها جدی گرفته شود از هدر رفت وقت و زمان در روز فیلمبرداری جلوگیری می‌شود.
یکی دیگر از وظایف کارگردان در مرحله پیش تولید دکوپاژ زدن است. به این معنی که فیلمنامه را در واحد پلان خرد کرده و برای هر پلان شناسنامه‌ای شامل جهت نگاه، لنز، تعداد بازیگران، دیالوگ، زاویه دوربین و موارد این چنینی بنویسد و این را در اختیار سایر عوامل قرار دهد.
در مرحله تولید کارگردان وظیفه مدیریت صحنه را دارد. او باید تمامی اعضا را در جهت فیلم سازی اقتصادی و خوب به کار گیرد و نباید کوچکترین منابعی تلف شود. باید که او بتواند تمامی مشکلات پیش آمده را کنترل کرده و از به حاشیه رفتن فضای صحنه فیلم برداری جلو گیری کنند. در این مرحله فشار بسیار زیادی بر روی وی است. از این رو عوامل بسیار زیادی به او کمک می‌کنند. عواملی نظیر منشی صحنه، دستیار یک، دو و سه و دیگر عوامل.
بازیگر و کارگران
رابطه بازیگر با کارگردان بسیار پیچیده است؛ زیرا که فعالیت این دو به هم گره خورده. کارگردان باید بازیگر را درک کند و در اندازه توانایی‌اش از او بازی بخواهد. جدا از این باید رفتار کارگردان با بازیگر کاملا محترمانه باشد و از توهین و تحقیر او حتی در صورت اشتباه بپرهیزد. بازیگر نباید بازی با فشار بسیار زیاد را انجام دهد مانند بازی‌هایی که ممکن است بر روی جسم و روان او تاثیر منفی دائمی داشته باشد. برای مثال اگر کارگردان از شما خواست که وزنی سنگین و خارج از توان خود را بلند کنید این کار را انجام ندهید زیرا می تواند به بدن شما آسیب جبران‌ناپذیر بزند. از سمت دیگر بازیگر نیز باید با فراخ سینگی با کارگردان مواجه شود و به هیچ عنوان حق دخالت در کار او و ندارد.
اگر کارگردان دستور برگزاری جلسه تمرینی را داد بازیگر موظف است که در راس ساعت در محل مذکور حاضر شود. یک نکته دیگر که لازم به بیان است این است که کارگردان حق دارد که پیش از انتخاب شما از شما تست بگیرد. ربطی ندارد که چقدر است رزومه درخشان ای داشته باشید. شما موظفید در محل حاضر شده و اوامر را اجرا کنید. فراموش نکنید دی کاپریو هم قبل قبول نقش تست می‌دهد!
جمع‌بندی
کارگردان یکی از مهمترین اعضای تولید فیلم است. در این مقاله سعی شد که شناخت کلی از این عنصر بسیار مهم ارائه شده و در ادامه رابطه صحیح کارگردان و بازیگر پرداخته شود. امیدوارم که این مقاله برایتان مفید بوده باشد
ثبت ديدگاه