اکنون مشغول چه کاری هستید؟ به احتمال قریب به یقین مشغول مطالعه واژگان این مقاله. چگونه؟ با چشمتان. چه سؤال غریبی! باری بیایید کمی در این لحظه باریکبین شویم. طبق فرایندهایی پرتوهای نور از مانیتور شما خارج شده به چشمتان میآید. سپس این نور توسط اعصابتان تحلیل شده و ماحصل تصویریست که مغزتان میسازد. هیچ کدام از بخشهای این فرایند صورت نمیگرفت اگر نوری نبود. وجود نور و روشنایی یکی از اصلیترین علل حیات انسان بر روی زمین است. گاه با خود میاندیشم که اگر در کره زمین، با همین ویژگیها، نوری نبود مسیر فرگشت به کدام سمت میرفت! باری نور باعث پیدایش ما شده. این موضوع در مورد هنر نیز صادق است. روزی که نور از جهان برود شاخههای هنری -اگر از موسیقی صرف نظر کنیم- نیز ار جهان رخت برمیبندند. نورپردازی از مهمترین عناصر سینماست. در این مقاله قصد داریم تا به این مقوله بپردازیم.
انواع نورپرداری در سینما
بخش عمدهای از تأثیر تصویر سینمایی از طریق نورپردازی صورت میگیرد. روشنی و تیرگی به ساخته شدن قاببندی نما کمک کرده و نگاه ما را به اشیا و کنشهای خاص معطوف میکند. معمولاً نقاط روشن نشانههایی به بافت میدهند. با نورپردازی میتوان کنتراست ایجاد کرد. نورپردازی در بیان احساسی خاص نیز موثر است. از طریق نور میتوان توجه مخاطب را جلبِ موضوعی کرد یا بالعکس، موضوعی را از دید او پنهان. نور انواع متفاوتی دارد. به طور کلی نورپردازی را براساس کیفیت نور به دو نوع نورپردازی سخت و نورپردازی نرم یا پراکنده تقسیم میکنند.
نورپردازی سخت
این نور شامل پرتوهایی میشود که به طور مستقیم از منبع نور -طبیعی یا مصنوعی- به سوژه تابیده میشود. از ویژگیهای این نور ایجاد سایههای تند و تیز و کنتراستی بسیار قدرتمند است. در این نوع نورپردازی خطوط بسیار سخت و مشخص میشوند؛ به این دلیل، این نوع را نورپردازی خشن نیز مینامند. این تکنیک برای جلب توجه مخاطب به سوژه استفاده میشود. به طور کلی در سینمای اکسپرسیونیستی و مولود خلف آن یعنی ژانر وحشت این نوع کاربرد زیادی دارد. برای درک این نوع به مطب دکتر کالیگاری رجوع کنید!
نورپردازی نرم
این نوع نورپردازی نقطه مقابل نوع سخت قرار میگیرد. در این نوع سعی میشود تا کنتراست به حداقل رسیده و سایهها حذف شوند. این روش را برای ایجاد فضایی رمانتیک، رؤیایی، خوابگونه، جادویی و چیزهایی از این قبیل استفاده میکنند.
عناصر بیانی در نورپردازی
در نور تمامی عناصر بیانی میتوانند حضور پیدا کنند. البته به نکته جالی پی بردم. نور عنصرِ بیانیساز است تا عنصر بیانی! یعنی نور خودش نمیتواند به کامل تشبیه یا استعاره باشد اما از طریق حالتی که بر سایر عناصر صحنه ایجاد میکند از آنها عنصر بیانی میسازد. برای مثال در صحنهای اگر سگ و مردی به یکگونه نورپردازی شوند، تشبیهی میان آن دو شکل گرفته است. سایر عناصر بیانی نیز همچنین.
برای مثال فیلم کف روشن به کارگردانی کییی کومایی [از طریق نورپردازی] دارای کنایه است. این فیلم درباره ناخداییست که در بحران مجبور شده تا گوشت همراهان خود را بخورد. وی پس از نجات یافتن توسط جامعه مذموم واقع شده به دادگاه میرود. حال توجهتان را به افسانهای ژاپنی که میگوید هر کس آدم بخورد دور سرش هاله سبزی ایجاد میشود جلب میکنم. باری در این فیلم در دادگاه به طور محسوسی علاوه بر ناخدا، بالای سر هیئت قاضی نیز هاله سبزی وجود دارد تا کنایهای باشد بر آن سخن مسیح که گفت سنگ نخست را اول کسی بزند که گناه نکرده.
جمعبندی
نورپردازی یکی از تأثیرگذارترین عناصر هنر سینماست. نور علاوه بر کاربردهای حسی، دارای کاربردهای جنبی بسیاری از جمله معناسازیست. در این مقاله قصد شد تا در حد توان به معرفی نور، انواع آن و توانش معناسازیاش پرداخته شود. امیدوارم که این مقاله برایتان مفید بوده باشد.
ثبت ديدگاه