گرچه سینما نسبت به سایر هنرهای دیگر عمر کمتری دارد اما در همین زمان کوتاه نیز جنبشها و مکاتب مهمی را به خود دیده است. مکاتب و نگرشها به این هنر بسیار گسترده بوده. از جوانانی که میخواستند جهان را از طریق سینما تغییر دهند بگیر تا گروهی که تنها به قصد بازی و سرگرمی به فیلم نگاه میکردند. افرادی که میخواستند سینما را سلاحی کرده و نظام سرمایهداری بجنگند تا افرادی که سینما را آرامشگاهی لذتبخش برای خود میدیدند. حال هر چه که باشد تمامی این مکاتب بر روی آن چیزی که امروز سینما میخوانیم تاثیر شگرفی گذاشته است. فهم سینما بدون شناخت تاریخچه آن غیر ممکن است. برای هنرجویان واجب است تا مکاتب سینمایی را به خوبی بشناسند. در این مقاله قصد داریم که ابتدا به بررسی مفهوم مکتب در سینما پرداخته سپس از لزوم فراگیری این مکاتب برای هنرجویان سینما صحبت کرده و در نهایت به بهترین شیوه آموزش در این حوزه بپردازیم.
مکاتب سینمایی چیستند؟
عنوان مکتب صرفاً جهت دستهبندی فیلمهای شبیه به هم استفاده میشود. به یاد داریم که ژانر نیز همین نقش را ایفا میکرد اما میان این دو تفاوت بسیار عمدهایست. ژانر صرفاً به شباهت خط روایی و برخی از عناصر فرمال فیلمها توجه دارد. حال از این سو مکتب به تمامی ویژگیهای فرمال، فارغ از خط روایی توجه میکند. به طور کلی در هر نسلی گروهی جوان سر بر میآورند که نگاه نوینی به سینما دارند. این نسل برای اجرای نگاه نوین خود سیستم فرمالی طراحی کرده تا بر اساس آن فیلم بسازند. مکتبها میتوانند مانند مکتب دگما ۹۵ بیانیهای صادر کنند که در آن قوانین را وضع کرده باشند، یا بیهیچ بیانیهای به راهشان ادامه دهند. هر یک از مکتبهای قدیمی میتوانند بر روی مکاتب جدیدتر تاثیر بگذارند. اگر بخواهیم آنچه را که گفته شد خلاصه کنیم، میتوانیم مکتب را نوعی دستهبندی برای فیلمهایی که از نظر زمانی و فرمی نزدیک هم ساخته شدهاند در نظر گرفت.

لارس فون تریه از بنیانگذاران دگما 95
لزوم دانستن مکاتب مهم سینمایی برای هنرجویان
گفتیم که مکاتب سینمایی گذشته بر روی اکنون سینما تأثیرات قابل توجهی میگذارد. اصلاً میتوان ادعا کرد که فهم سینمای امروز بدون دانستن سینمای گذشته ممکن نیست. هنرمندان بدون داشتن دانش تاریخی از هنر خود، نمیتوانند دست به ابداعات جدیدی بزنند. از اینرو معروف است که هنرمندان بیدانش صرفاً مقلد دیگراناند.
هنرمند واقعی کسی است که نگاه خود را وارد هنر خود کند و به سبک خصوصی دست یابد. سبک خصوصی، نگاه تازهای است به جهان که تنها و تنها از دریچه آثار همان هنرمند خاص ممکن است. رسیدن به سبک شخصی نیز تنها و تنها از مداقه و بررسی آثار پیشینیان امکان پذیر است. هنرمندان با گزینش فاکتورهای فرمی در تاریخ سینما دست به ساخت سبکی تازه میزنند. این نکته مهم است که در تاریخ هنر تنها کسانی جاودان میشود که سبکی تازه داشته باشند.
بهترین شیوه آموختن مکاتب سینمایی
آموختن مکاتب سینمایی نیاز به دو بال قدرتمند دارد. یکی مطالعه دقیق کتاب و مقالههای مربوط به مکتب مورد نظر است و دیگری مشاهده و تحلیل دقیق آثار آن مکتب. امکان ندارد هنرجویی بتواند مکتبی را بشناسد اگر و تنها اگر هر دو فعالیت به صورت دقیق با پشتکاری بالا انجام ندهد. بسیار دیده شده است که برخی برای شناخت مکاتب سینمایی به مطالعه کتابها اکتفا کردهاند و در آن سو گروه دیگری نیز صرفاً به مشاهده آثار سینمایی مکتب مورد نظر خود پرداختهاند. متاسفانه باید گفت که در نهایت هیچ یک از این افراد نمیتوانند به دانش مورد نظر خود برسند. بهتر است برای شروع مطالعات مکتبشناسی از کتاب پایهای مانند تاریخ سینمای دیوید بوردول و کریستین تامسون استفاده کرد و پس از آن به سراغ کتابهایی رفت که به صورت تخصصی و باریکبینانهای مکتبی را بررسی کرده باشند. باید توجه داشت که هنرجویان سینما باید هنگام مشاهده فیلم همراه خود برگهای داشته باشند تا نکات سبکی فیلم را استخراج کرده و آنچه در کتابها خواندهاند را بر روی فیلم مرور کنند.

همببینید، هم بخوانید!
جمعبندی
در این مقاله راجع به چیستی مکاتب سینمایی صحبت کردیم. گفتیم که اصطلاح مکتب برای دسته بندی فیلمهایی است که از نظر فرمی و زمانی نزدیک به هم ساخته شده باشند. در ادامه به لزوم فراگیری مکاتب توسط هنرجویان و همینطور بهترین شیوه آموختن مکاتب سینمایی اشاره کردیم امیدوارم که این مقاله برایتان مفید بوده باشد.
ثبت ديدگاه