فیلم دکتر استرنج لاو: چگونه یاد گرفتم نگران نباشم و از بمب لذت ببرم ساخته استنلی کوبریک در سال 1960 است. این فیلم یکی از شاهکار های هنری دوران جنگ سرد است و به جرعت می توان گفت یکی از مهمترین آن هاست. با ما در بررسی فیلم فیلم دکتر استرنج لاو همراه باشید.

 

داستانِ فیلم دکتر استرنج لاو

بیش از یک سال است که شایعات نگران کننده ای مبنی بر دست یابی شوروی به سلاحی عجیب با نام ماشین قیامت، رهبران کشورهای غربی را ترسانده. سلاحی مخوف با توانایی از بین بردن حیات در زمین.

برای جلوگیری از هر نوع حمله هسته ای، فرمانده نیروی هوایی آمریکا تعداد زیادی از بمب افکن های خود را مشغول گشت شبانه روزی کرده است. این بمب افکن ها از خلیج فارس تا قطب شمال بدون داشتن هدف واحدی پراکنده شده اند و فاصله آنها تا شوروی حدود دو ساعت است.

ژنرال ریپر، فرمانده روانپریش آمریکایی، که دچار بدبینی شدیدی نسبت به شوروی و پیروزی کمونیست است خودسرانه دستور مخابره کد R را به هواپیماهای جنگی می کند. کد R رمز حمله اتمی به شورویست. سپس وی دستور قطع کامل خطوط ارتباطی با هواپیما هارا می دهد تا امکان هرگونه ارتباط با هواپیماها برای بازداری آن ها از این تهاجم از بین برود. تنها راه دستیابی بر این مهم کد سه حرفیست که فقط نزد ژنرال ریپر محفوظ است.

سپس وی به تمامی افراد پایگاه خود دستور می دهد که هر کسی که قصد نزدیک شدن به پایگاه را دارد حتی با یونیفرم آمریکایی بکشند. ماندریک کاپیتان انگلیسی که بر نقشه ژنرال ریپر واقف می شود در تلاش برای جلوگیری از این اقدام بر می آید اما توسط ژنرال ریپر در اتاق ژنرال زندانی می شود.

در اتاق جنگ پنتاگون جلسه حل بحرانی با حضور رئیس جمهور و وزرا تشکیل میشود. رئیس جمهور ابتدا دستور می دهد به پایگاه ژنرال ریپر حمله کنند و رمز توقف را از وی بگیرند و سپس از سفیر شوروی نیز دعوت می شود که در جلسه حضور داشته باشد.

طی تماسی که با رئیس جمهور شوروی برقرار می کنند متوجه می شوند با انفجار بمب اتم در خاک روسیه، ماشین روز قیامت فعال می شود.

نیروهای رئیس جمهور وارد پایگاه فرماندهی می شوند اما ژنرال ریپر از ترس این که زیر شکنجه کد رمز را لو دهد خودکشی می کند.

پایگاه به کل تحت تصرف نیروهای رئیس جمهور در می آید و ماندریک فرمانده انگلیسی کد توقف را کشف می کند و آن را برای تمام بمب افکن ها ارسال میکند و همه جز یکی باز می گردند. بمب افکنی که به مسیر خود ادامه می دهد، بمب افکنی است که توسط نیروهای شوروی مورد هجوم قرار گرفته، آسیب دیده و در ارتفاع کم پرواز می کند و بمب را بر خاک روسیه فرود می آورد.

دکتر استرنج لاو که یکی از حضار جلسه پنتاگون است با ویژگی های عجیب نازی گون چون بلند کردن دست راست به سبک نازی ها، پیشوا خطاب کردن رئیس جمهور و… پیشنهاد می دهد که برای حفظ گونه بشر گروه اندکی از انسان ها با ویژگی هایی خاص از جمله جوانی، میل جنسی زیاد، توانایی برقراری سکس، توانایی فرزند آوری و… را به همراه سیاستمداران به زیر زمین بفرستند تا از گزند ماشین روز قیامت در امان باشند و بعد از گذشت صد سال که آثار رادیواکتیو از بین رفت به سطح زمین برگردند.

اما سیاستمداران آمریکایی ترسی دارند مبنی بر اینکه نیروهای شوروی بعد از صد سال، زودتر از نیروهای آمریکایی بر زمین بازگردند و قدرتمندتر شوند. برای این ماجرا دکتراسترنج لاو پیشنهاد می دهد قبل رفتن به زیر زمین تمام مردم زمین به غیر از آمریکایی ها را نابود کنند تا خیالشان راحت شود.

تصویری از فیلم

با انفجار بمب اتم در خاک روسیه، ماشین روز قیامت فعال می شود.

 

تحلیل تاریخی فیلم دکتر استرنج لاو

»بعد از پایان جنگ دوم جهانی، دول غربی ناگاه خود را در یک نبرد دیگر یافتند. این بار جنگی نظامی نه، بلکه استراتژیک و ایدئولوژیک. شوروی با رهبری استالین شروع به اشغال سرزمین های کشورهای غربی نمود اما نه با نیروی نظامی بلکه با بهره گیری از سوسیالیسم و طبقه کارگر.«

بلوک شرق و غرب ماحصل این تفاوت ایدئولوژیک بین دو ابرقدرت وقت، آمریکا و شوروی، بود و باعث ایجاد حس جدایی دوباره بین مردم جنگ زده  و آشفته شد. جدایی که در خود رقابت هایی اساسی هم داشت، رقابت های فضایی، اقتصادی، جاسوسی، صنعتی، سیاسی، نظامی و حتی ورزشی.

از نقطه نظر ژئوپلیتیکی، جنگ سرد در مرحله اول بر سر کنترل اورآسیا و نهایتا حتی برتری جهانی بود. هر یک از طرفین درگیر متوجه بودند که کنترل موفقیت آمیز یکی از حواشی غربی و شرقی اورآسیا یا سد کردن نفوذ موثر طرف دیگر، نتیجه ژئواستراتژیکی این رقابت را تعیین می کند.

ایالت متحده با اقتصادی پررونق از جنگ جهانی دوم بیرون آمد. کارگران صنایع نظام در زمان جنگ پول خوبی در آورده بودند بدون اینکه برای خرج آن فرصت چندانی پیدا کنند. سربازان از جنگ برگشته به همسران خود پیوستند یا ازدواج کردند؛ در هرحال آن ها برای خانه های خود به کاالهای مصرفی نیاز داشتند. نرخ فرزندآوریکه در زمان جنگ بالا رفته بود، با سرعت بیشتری به سیر صعودی خود ادامه دادو نسل جدید به boom baby مشهور شد.

فیلم دکتراسترنج لاو جنون رهبران دو بلوک شرق و غرب را به رخ می کشد. جنونی که سرانجامی جز نابودی نسل بشر ندارد. پایانی تلخ و زودهنگام به واسطه حماقت رهبران و پیروی کورکورانه پیروان آن ها.

در این فیلم، رهبران، مضحک هایی فاسد نمایش داده می شوند که با رفتارهایی کودکانه. چیزی که سال هاست در جهان خارج از فیلم نیز شاهدش هستیم.

اتاق جنگ پنتاگون همچون مهدکودکی است که در واقع هیچ رفتاری از روی تعقل انجام نمی شود. هیچ کس به فکر نجات جهان نیست. این برداشت حاصل شناخت عمیقی‌ست که کوبریک از دوران پسا جنگ جهانی دوم یا به اصطلاح جنگ سرد و طرز تفکر سیاستمداران زمان خود داشت.

آزمایش های بی محابای هسته ای، جنگ های نیابتی، تهدید های دیوانه وار، ساخت تسلیحات جنگی جدید، پیشرفت های فضایی جو ملتهبی ساخته بود که به خوبی در فیلم کوبریک قابل مشاهده اند.

تصویری از فیلم

پیشرفت های فضایی جو ملتهبی ساخته بود

 

جمع‌بندی

ما در این مقاله ابتدا به صورت کامل داستان این فیلم بسیار مهم تاریخ سینما را مطرح کردیم. سپس تلاش کردیم که با بررسی بافت تاریخی اثر به یک تحلیل تاریخی اصولی و روشمند دست یابیم.  امیدوارم که مقاله برای شما مفید بوده باشد.