موفقيت در بازيگری- در طول اين سال‌هایی كه سينما ابداع و به يكی از هنرهای اصلی در جامعه بدل شد، همواره علاقه مندان زيادی وارد اين عرصه شدند اما همه آن‌ها نتوانستند موفقيتی كسب كنند. خيلی از افراد حتی نتوانستند در نقش خاصی هنرنمايی كنند و به نوعی پشت در سينما و بازيگری باقی مانند و هرگز نتوانستند وارد آن شوند. امروز هم اگر از افراد جامعه سوال كنيد كه آيا تمايلی به برای ورود به دنيای بازيگری دارند يا خير، قطعا جواب بخش قابل توجهی از این جامعه مثبت خواهد بود. با توجه به اين همه شور و علاقه در اين بين چه اتفاقی رخ می دهد كه باعث می شود تا تعداد محدودی از اين علاقه مندان به جايگاهی مناسب در بازيگری برسند و از طرف ديگر تعداد كمی از اين افراد می توانند جايگاه خود را حفظ كنند.

در اين مقاله قصد داريم به بررسی عواملی بپردازيم كه باعث می شود يك فرد بتواند به جايگاهی مناسب در عرصه هنر و بازيگری برسد.

تلاش

تلاش در هر كاری از جمله ملزومات برای کسب موفقيت محسوب می شود و نقش كليدی در تمامی عرصه ها دارد اما نكته ای كه در اين خصوص حائز اهميت است كميت و كيفيت تلاش است. اولين مسئله اين است كه بايد بدانيد هر چقدر تلاش بيشتر باشد احتمال موفقيت هم بيشتر خواهد بود. اما خيلی مهم است كه بدانيم دقيقا بايد برای رسيدن به چه توانايی هايی تلاش كنيم. زمان محدود است و ما بی نهايت زمان برای تمرين نداريم به همين جهت بايد برای كسب مهارت هايی تلاش كنيم كه اهميت شان از بقيه بيشتر است. گاهی افراد به سراغ مهارت هايی می روند كه اهميت چندان زيادی ندارند و از طرفی زمان زيادی را برای كسب اين مهارت ها صرف می كنند. بروز چنين مسئله ای باعث می شود كه علاوه بر از دست دادن زمان، تلاش هم به نتيجه ای نرسد لذا بايد در ابتدا مهارت های لازم را كسب كرد. در واقع بايد به سمت مواردی پيش رفت كه جزء ملزومات پايه ای هستند. زمانی كه فرد توانست بر مهارت های پايه تسط كافی پيدا كند حالا وقت اين است كه تا می تواند مهارت ها و توانايی های خود را افزيش دهد.

موفقيت در بازيگری

موفقيت در بازيگری

عوامل محيطی

بر خلاف تصور عده ای كه هيچ سهمی برای عوامل محيطی قائل نيستند، در واقعيت اين عوامل بسيار كليدی بوده و نقش بسزايی دارند. برای مثال بايد گفت در بيشتر جوامع از جمله ايران همه طبقات اجتماعی به هنر و آموزش آن دسترسی ندارند. نبود زيرساخت های مناسب به ميزان كافی، پراكندگی نامتوازن امكانات هنری و فرهنگی و هزينه های بالا باعث شده تا فقط بخشی از اجتماع اين توان را داشته باشند كه به سمت فراگيری هنر حركت كنند. می‌توان گفت شاهد يك انحصار در اين عرصه هستيم. از اين رو طبقات پايين اجتماع مسير بسيار سختی در گستره‌ی آموزش هنر دارند و تقريبا در اكثر مواقع شانسی برای موفقيت ندارند.

موضوع ديگری كه متاسفانه در عرصه هنری بسيار رايج است بحث ارتباطات است. در اغلب مواقع به خصوص زمان برگزاری تست ها افرادی انتخاب می‌شوند كه دارای روابطی با عوامل هستند. و چه بسا غالبا اين افراد از حداقل توانايی های لازم برخوردار نيستند كه اگر مهارت های لازم را داشتند نيازی به استفاده از روابط خود نداشتند.

در خصوص عوامل محيطی، موارد بسيار مهم ديگری از جمله خانواده هم مطرح است. بسياری از افراد به اجبار خانواده امكان ورود به عرصه هنری را ندارند از طرف ديگر بسياری از افراد كه يكی از بستگان نزديك شان در عرصه هنری فعاليت دارد قطعا مسير هموار تری برای ورود به اين عرصه دارند.

اميد

نااميدی يكی از بدترين آفت هايی است كه معمولا دامن گير افراد می شود. بايد اين نكته را در نظر داشت كه نااميدی مشكلی را حل نمی كند و بايد هميشه و همواره نسبت به شرايط اميدوار بود. گاهی افراد به دلایلی به طور كلی انگيزه و اميد خود را از دست می دهند و اين در حالی است كه بسياری از اين اتفاقات، در مسير موفقيت، طبيعی است. برای مثال فردی در يك يا چند تست بازيگری شركت می كند اما بنا به عللی موفقيتی كسب نمی كند، اين موضوع باعث دلسردی و نا اميدی او از ادامه كار می شود در حالی كه با سماجت و تلاش بيشتر می توان مسائل و ناتوانی ها را برطرف كرد. اين نكته نبايد فراموش شود كه همه افراد موفق شكست های بسيار زيادی را در زندگی تجربه كرده اند.

در پايان بايد اشاره كرد كه عوامل بسيار زياد ديگری از جمله استفاده از تجربيات خود و ديگران، استعداد، برنامه ريزی، مطالعه و… در موفقيت دخيل هستند و بايد مورد توجه قرار گيرند.

https://www.nature.com/articles/s41467-019-10213-0

پانيذ