آشنایی با سبک‌های سینمایی از نگاهی دیگر

سینما هنر هفتم، مانند دیگر سبک‌های سینمایی از سبک‌های هنری و ادبی پیروی می‌کند. این سبک‌ها می‌توانند تأثیر زیادی بر نور، دکور و حتی موسیقی فیلم داشته باشند. در ادامه با مهم‌ترین سبک‌های سینمایی آشنا می‌شویم.

سبک اکسپرسیونیسم

اکسپرسیونیسم مکتبی هنری است که تفکراتی متضاد با رئالیسم و امپرسیونیسم داشت. این مکتب نخستین بار در آلمان ریشه دواند. هدف از اکسپرسیونیسم نمایش عواطف بشری مانند نفرت، شادی، عشق و… بود. در مکتب اکسپرسیونیسم هیجانات شدید درونی را با استفاده از رنگ‌های تند و اشکال بدون زاویه مشخص نشان می‌دهند. در کنار دیگر بخش‌های هنر، این شاخۀ هنری به سینما هم سرایت کرد. ژانر وحشت در سینما زادۀ این سبک هنری است. کارگردانان بزرگی نظیر تیم برتون از این سبک برای ساخت فیلم‌هایشان الهام گرفته‌اند. دکور و نورپردازی و میزانسنی که تعلیق و دلهره را به مخاطب القا کنند، از این شیوه پیروی می‌کند. فیلم “دکتر کالیگاری” نمونه برجستۀ این سبک سینمایی در تاریخ سینما است. این فیلم با پایانی مبهم و دوگانه جز نخستین فیلم‌هایی با سبک پایان باز بود.

سبک شناسی سینمایی

سبک شناسی سینمایی

سبک امپرسیونیسم

شیوه‌ای آزاداندیش و خلاق که در فرانسه متولد شد. در این شیوه هنرمند برداشت مستقیم خود را از پدیده‌ها نمایش می دهد. در این روش تعهدی برای استفاده از طراحی نور و پرسپکتیو وجود ندارد. کارگردانان این سبک هنری بیشتر به دنبال نشان دادن تصورات ذهنی خود، روی پردۀ سینما بودند و کمتر به روایت در قالب سینما توجه نشان می‌دادند. آن‌ها بر این عقیده بودند که برای ساخت فیلم‌هایشان نباید به اصول تئاتری و ادبی تکیه کنند. آن‌ها سینما را بر پایه ریتم دیداری متصور بودند.

در فیلم‌های امپرسیونیستی شخصیت اصلی فیلم دچار حوادث و عارضه‌هایی می‌شود که از طریق تخیلات، رؤیاها و توهماتش این اتفاقات را حس می‌کنیم. انگیزش روانی شخصیت‌های این فیلم‌ها تأثیر بسزایی در روایت فیلم امپرسیونیستی دارد. امپرسیونیست‌ها برخلاف اکسپرسیونیست‌ها به میزانسن بسیار توجه داشتند. آن‌ها تلاش می‌کردند که دکور و میزانسن چشمگیری برای مخاطب برپا کنند. با توجه به اینکه فیلم‌سازان فرانسوی امکانات کمتری نسبت به فیلم‌سازان آمریکایی داشتند، سعی کردند از تصاویر و مناظر واقعی برای صحنه‌های فیلم‌هایشان استفاده کنند. نکتۀ قابل‌توجه دیگری در فیلم‌های امپرسیونیستی، توجه به نورپردازی بود. این کارگردان‌ها اشیا را به میزان فوق‌العاده زیاد نورپردازی می‌کردند.

سبک ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی)

در این سبک هنری تلاش می‌شود که طبیعت به همان صورتی که در واقعیت هست نمایش داده شود. امیل زولا پایه‌گذار این سبک ادبی بود. او سعی کرد از روش‌های علمی برای مشاهدات و ثبت طبیعت استفاده کند. برخی ناتورالیسم را در مقابل سبک رمانتیسم می‌دانند؛ اما اصطلاح ناتورالیسم جایگزین رئالیسم بود که توانست ادامۀ واقعیت و واقعیت‌گرایی رئالیسم را در طبیعت و جلوه‌های آن عینیت بخشد.

طبیعت‌گرایان بر این عقیده بودند که وراثت و محیط نقش اساسی در سرنوشت انسان دارد. در ناتورالیسم اهمیت محیط از انسان بیشتر است. اما در رئالیسم اهمیت انسان از محیط پیرامونش بیشتر است. زولا با عقاید افراطی‌اش درزمینهٔ طبیعت‌گرایی معتقد بود یک اثر ادبی وقتی ارزش دارد که پایه و اساس علمی داشته باشد در غیر این صورت باید نابود شود. ادبیات ناتورالیستی به دلیل کمبود نمایشنامه‌هایی با این سبک هنری به‌مرورزمان از بین رفت.

ادبیات ناتورالیسم بر سینما هم تأثیر گذاشت. برخی از فیلم‌های گانگستری ازجمله فیلم‌هایی با سبک ناتورالیستی هستند. در این فیلم‌ها اغلب تأکید می‌شود که سرنوشت هر انسانی تنها تحت تأثیر اراده و اهداف شخصی او شکل نمی‌گیرد بلکه به‌شدت تحت تأثیر وراثت و محیط اطرافش است. می‌توان ناتورالیسم را نوعی رئالیسم تلخ و افراطی دانست. سبکی تک‌بعدی که تنها یک جنبه از مسائل را به بهانۀ نشان دادن واقعیت به تصویر می‌کشد.

ناتورالیسم به دلیل عدم موفقیت در تئاتر نتوانست در سینما هم موفق و چشمگیر عمل کند. یکی از عمده‌ترین دلایل آن همان نگاه افراطی طرفداران این نظریه است.

چنانچه فکر می‌کنید فرزند شما می‌تواند در مسیر قرار گیرد که روزی تبدیل به ستاره‌ای شود که سبک‌های سینمایی را می‌شناسد و می‌تواند روی صحنه نقش‌آفرینی کند، با ما تماس بگیرید.

آموزشگاه بازیگری کودک و نوجوان پانیذ با در اختیار داشتن اساتید مجرب، می‌تواند هنرجویان شما را در این مسیر یاری کند.

اگر هنوز درباره دوره های بازیگری اطلاعاتی ندارید بهتر است سری به صفحات زیر بزنید.