رازهایی از اسکوئید گیم که احتمالا نمیدانستید
روزهای تقویم یکی پس از دیگری میگذرند و در این میان، سریالهایی ساخته، پخش و سپس فراموش میشوند. امّا گاه گاه پیش میآید که در این میان، سریالی پررنگتر از بقیه، چنان بر برگههای تقویم ثبت میشود که هیچ بادِ فراموشیای نمیتواند حذف کننده آن باشد. اسکوئید گیم (Squid Game) یکی از آن هاست. این سریال که در فارسی به نامِ بازی مرکب ترجمه شده، پس از پخش سر و صدای زیادی به پا کرده است. تقریباً تمام سریالبینها درباره این سریال صحبت میکنند و دانشمندان علوم انسانی، به ویژه جامعه شناسی و فلسفه مشغول به نقد و تحلیل آن هستند. حال ما قصد داریم در این مقاله به رازهایی از اسکوئید گیم که احتمالا نمیدانستید بپردازیم.
پیرمردِ شماره یک
عجیب ترین پتکی که سریال بر سر مخاطب میزند، نیمه دوم قسمت آخر است. جایی که ما متوجه خالق و فردِ اوّل بازیها میشویم. در یک صحنه، ما متوجه میشویم که همه این بازیها زیر سر همان ایلنام، پیرمرد ضعیف و بیآزارِ بازی بوده است. این کاراکتر سادیستی مبدع این بازی است تا اندکی از ملال خود و ثروتمندان بکاهید. این راه حل دیوانهوار مورد موافقت سایر ثروتمندان قرار میگیرد و میشود هر آن چه نباید نمیشد! امّا آیا در طول سریال، سرنخ یا سرنخهایی بود که ما را متوجه این شخص کند. با ما همراه باشید.
بله! با کمی دقت میتوان فهمید که در طول سریال هم سرنخهایی بود که ما به خاطر هیجانِ سریال، از آنها بیتوجهانه رد شدیم. بیایید به چند نمونه از این سرنخهای فاش کننده هویت پیرمرد بپردازیم.
اولین سرنخ، شماره این فرد است. یک! این میتوانست سرنخی باشد که ما از آن نفر اوّل بودن این فرد را دریابیم. او در جایگاه رهبر، رئیس و مبدع این تشکیلات بالاتر از پیشرو حکم شخص اول را دارد. به این نکته هم توجه کنیم که نام «ایلنام» در زبان کرهای به صورت تحتاللفظی معنای «نخستین مرد» را میدهد. به قسمت چهارم رجوع کنیم، علی نام پیرمرد را میپرسد اما او از گفتن آن سر باز میزند! طوری که گویا شوک زده شده است و چیزی به یاد ندارد. چرا؟ آیا نکتهای پشت این اتفاق است؟ حال به قسمت ششم بیایید؛ جایی که بازیکنان باید همگروهی خود را بکشند! در این قسمت است که پیرمرد پیش از کنارهگیری از بازیها نام واقعیاش را به گیهون میگوید. حال به خاطر هیجان، اندوه، عذاب وجدان و حسرت این قسمت، کسی متوجه این اتفاق نمیشود.
سرنخی دیگر، به پوستر بازی توجه کنید. وقتی که همه بازیکنان مضطرب و نالانند، این پیرمرد است که با آن چهره شرورانه میخندد. نورپردازی او از سایر بازیکنان متفاوت است!
قرص آبی، قرص قرمز، آری یا نه!
در بین تئوریهای شکل گرفته پیرامون این سریال، تئوری اشتباهی وجود دارد که به سرعت در حالِ وایرال شدن است. این تئوریهای نادرستِ رایج شده درباره سریال، به شیوهی استخدام نگهبانانِ قرمزپوش در تشکیلات مخوف اسکوئید گیم اشاره دارد.
برخی اعتقاد دارند که این فیلم ارجاعیست به فیلم ماتریکس که در آن انتخاب قرص قرمز یا آبی آینده شخصیت را مشخص میکند. آن جایی را به یاد بیاورید که فردی مرموز در ایستگاه مترو به گیهون پیشنهاد بازی عجیبی میکند. درست همان جا میگوید که بین آبی و قرمز یکی را انتخاب کن. دقیقاً جملهای که مورفئوس در فیلم ماتریکس بر زبان میآورد. حال این تئوری میگوید که این انتخاب میانِ قرمز و آبی، نقش کاراکترها را در بازی مشخص میکند. اگر قرمز را انتخاب کنند، از نگهبانها میشوند و اگر آبی را انتخاب کنند، از شرکت کنندههایند.
آیا این تئوری درست است؟ بیایید به لحظهای که مانیتور خوابگاه آن بازیِ افراد را نشان میدهد رجوع کنیم. در آن جا نشان میدهند که برخی از بازیکنها اصلاً رنگ قرمز را انتخاب کردهاند و با وجود این انتخاب، شرکتکننده شدهاند. پس این دلیلی است برای رد این مدعا!
ماتریکس: آگاهی، قرص قرمز
در قسمت قبلی گفتیم که انتخاب کارت آبی و قرمز نمیتواند دلیلی برای بازیکن یا نگهبان شدن افراد باشد؛ امّا بیایید اکنون از دل این نفی، مفهومی را استنباط کنیم. با کمی تفحص میتوان برای این موضوعات معنایی سمبلیک در نظر گرفت.
میتوان استنباط کرد که معنای مربع آبی و مربعِ قرمز انتخاب آگاهی است. این صحنه ارجاعی است به فیلمِ واچکوفسکیها. بیایید آن صحنه از فیلم ماتریکس را به یاد بیاوریم. در فیلمِ ماتریکس مورفئوس در قرصِ که یکی آبی و دیگری قرمز است را مقابل نئو قرار میدهد. حال نئو باید یکی را انتخاب کند: اگر قرص آبی را بردارد، به زندگی ناآگاهانه خود ادامه خواهد داد، بدون این که چیزی را به یاد آورد در رخت خوابِ همیشگیاش بیدار شده و زندگی سابق خود را ادامه میدهد؛ همان طور که احتمالا یادتان است اگر او قرص قرمز را انتخاب کند، از خواب جهل بیدار شده و چشمش به زندگی کابوسواری که در مقابلش است باز میشود. حال به بازی مرکب برگردیم.
گیهونِ ساده که درک و تمایلی به شناختِ واقعیتِ جهان ندارد در بازی با شخصیت مرموز، با کلاهی آبی رنگ(!) که بر سر دارد مربع آبی را انتخاب میکند. به قسمت آخر سریال برگردیم. زمانی که گیهون با پیرمرد روبرو شده و حقیقت زشت و متعفن جهان را در میابد.
در این زمان است که نسبت به واقعیتِ این جهانِ پلید آگاه میشود. پس از این آگاهی ما میبینیم که رنگ موهایش را به قرمز تغییر میدهد که این موضوع هم ارجاعی است به قرص قرمز ماتریکس.
جمع بندی
ما در این مقاله به رازهایی از اسکوئید گیم که احتمالا نمیدانستید پرداختیم. امیدوارم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
ثبت ديدگاه