تاريخچه تئاتر در ایران- در اين يادداشت كوتاه قصد داريم نگاهی كلی و اجمالی به تاريخچه تئاتر در ايران (از دوران ناصر الدين شاه تا مشروطه) داشته باشيم و با تحولات اين عرصه هنری آشنا شويم. در همين ابتدای بحث بايد به اين مورد اشاره كرد كه تاريخچه اين هنر در ايران چندان دقيق و مشخص نيست كه اين امر دلايل مختلفی دارد. همچنين بايد خاطر نشان كرد كه تئاتر با نمايش كاملا متفاوت است در واقع منظور از نمايش حركات و رفتارهايی است جهت نشان دادن موضوع و مسئله ای خاص حال آنكه منظور از تئاتر هنر دراماتيك است كه پنج قرن قبل از ميلاد مسيح در يونان و روم پديد آمد و بعدها هم در اروپا گشترش يافت. در خصوص تعريف تئاتر هم بايد گفت يك نظام سازمان يافته هنری كه دارای عناصر مختلفی از جمله كارگردان، نمايشنامه، بازيگر و… است.

تئاتر های اوليه در ايران وابستگی و پيوند عميقی با مناسك و واقعيت های مذهبی داشتند که از آنها با عنوان تعزيه نام می بردند. در ادامه با ورود انديشه‌های روشنگری و مدرنيسم در ايران و به دنبال آن شكل گيری موج نوگرايی در هنر و ادبيات تئاتر مدرن شكل گرفت. تا قبل از اينكه تئاتر مدرن در ايران شكل بگيرد، اين عرصه هنری به دو بخش تئاتر تعزيه ای و تئاتر غير تعزيه ای تقسيم بندی می شد كه تئاتر غير تعزيه ای در واقع يك سری نمايش های كوچه بازاری بود.

در خصوص نحوه ورود و شكل گيری تئاتر مدرن در ايران بايد گفت كه تا قبل از اين اتفاق برخی از فعالان اين عرصه برای شاهان قاجاری نمايش هايی را اجرا می كردند كه عمدتا فی البداهه بود اما با سفرهای ناصر الدين شاه قاجار به اروپا و ديدن شكوه و عظمت اپراها و سالن های نمايش، شرايط فرق كرد. شاه كه شديدا تحت تاثير معماری سالن های نمايش قرار گرفته بود دستور داد تا سالنی در تهران جهت اجرای تئاتر مدرن تاسيس گردد. علاوه بر تاسيس سالن برای اجرای تئاتر مدرن، شاه مقرر كرد تا در مدرسه دارالفنون هنر تئاتر داير و تدريس گردد.

تصويری از تئاتر

تصويری از تئاتر

در ادامه با ظهور مشروطيت كه تحولی عظيم در عرصه فكری جامعه ايجاد كرد و همه چيز را دستخوش تحول كرد، تئاتر هم در مسير امواج اين تغيير قرار گرفت. در همين دوران بود كه موج نو گرايی در ادبيات و البته هنر به اوج خود رسيد و نوگرايان، هنر و ادبيات مدرن در ايران را شكل دادند. با شروع مشروطيت، اتفاقات مثبت و بسيار خوبی در عرصه تئاتر شكل گرفت از آن جمله می توان به پدید آمدن گروه های تئاتر متعدد، به وجود آمدن تئاتر كمدی، اجراها و نمايشنامه های متنوع، تاسيس انجمن ها و شركت های مختلف، شكل گيری تئاترهای مستقل به لحاظ مالی و… اشاره كرد.

در بين سالهای 1281 تا 1283 بنا به جو سياسی موجود، كه ناشی از مباحث مربوط به مشروطيت بود اجراهای سياسی در كشور رواج پيدا كرد. اين موضوع در شرايطی صورت گرفت كه سينماها و توليدات آن به لحاظ كمی و كيفی در سطح مطلوبی قرار نداشت، تلويزيون وارد كشور نشده بود و راديو به تعداد كافی در دسترس عموم نبود، سطح سواد در وضعيت بسيار پايينی قرار داشت و بخش های زيادی از جامعه قادر به خواندن و نوشتن نبودند لذا نشريات به صورت محدود در جامعه انتشار می يافت؛ در اين بين تئاتر كه روندی مثبت را از سالهای قبل شروع كرده بود مخاطبان زيادی را به سالن ها می‌كشيد لذا در اين بين بخشی از تئاتر به سمت سياست و انديشه های سياسی حركت كرد. در واقع بخش هایی از جامعه با ديد و منطق سياسی به سالن های تئاتر می رفتند. ناگفته نماند برخی از جريان ها و احزاب سياسی از تئاتر به عنوان ابزای جهت تبيين و ترويج افكار و عقايد خود استفاده می‌كردند كه تا حد زيادی عملكرد مطلوبی داشتند.

دو موضوع ديگری كه كمك شايانی به تئاتر در اين دوره كرد، اولی تحصيل دانشجويان در خارج از كشور و در رشته تئاتر بود. برخی از اين دانشجويان بعد از فارغ التحصيلی وارد كشور شدند و شروع به فعاليت در عرصه تئاتر كردند كه اين امر منجر به ورود علم و تاكتيك های روز تئاتر شد. مبحث بعدی كه تاثير زيادی بر تئاتر داشت، بحث ترجمه آثار و نمايشنامه ها بود. در اين دوران برخی فعالان عرصه هنر و ادبيات آثاری از ادبيات اروپا را ترجمه كردند كه ورود اين آثار به تئاتر منجر به اتفاق مثبتی به لحاظ كيفی در اين عرصه شد.

پانيذ